ا
ی پادشه خوبان داد از غم تنهایی
آقا!
گلایه ای نیست!
این روسیاه زبان گلایه ندارد
اما...
سامرا که دیگر تمام خاطرات شما نیست
وتنهایی هایتان
وقتی که پای بر سر سراها می نهادید
اما...
سامرا که دیگر برای شما آشناست
و گنبد طلایی اش و مدفن مطهر امام عسگری
پدر بزرگوارتان
آقا
باور کنید...
این قلم...
با تمام آلودگی هایش
توان نوشتن ندارد
آقا خبر را می دانید!؟
گنبد طلایی سامرا را
دوش های ضریح تاب نیاورده اند
وطایفه متوکل
...بگذریم
امشب دلم هوای سامرا کرده است.