یادداشت نخست
..................................................................................................................
قبل از مطالعه این بخش؛ لازم آمد نکاتی را به اطلاع شما برسانم.
شاید این سوال به ذهن شما بیاید که متن فعلی چه تناسبی با این ایام دارد. بله؛ من هم مثل شما فکر می کنم و از این بابت از شما پوزش می طلبم. منتهی این کار، کار عشق است... لذا خرده مگیرید.
یا علی مدد
...............................................................................................................
سخنان صعصعه در مراسم تدفین حضرت على(علیه السلام)
در مراسم دفن فرزندان امام حضور داشتند.با تاثر و اندوه بسیار او را بخاک سپردند.اما سخن این است چه کسى مرثیه دفن را بخواند؟حسنین علیهما السلام را از نظر روحى و عاطفى آمادگى آن نبود،از صعصعه بن صوحان آن سخنور نیرومند و آن دوستبا صفاى على علیه السلام خواستند که سرود مرثیه را بسراید او با حالتى تاثر انگیز دستى بر قلبش نهاد و با دستى دیگر خاک بر سرش پاشید و گفت:
اى على علیه السلام گوارایتباد که مولدى پاک داشتى و حلم و جهادت بزرگبود.تجارت تو بسیار سودمند گشت.تو بر آفرینندهات نازل گشتى و او تو را با خوشى و خرسندى پذیرا شد.تو در کنار پیامبر صلى الله علیه و آله و همسایگى او جاى گرفتى و خداوند ترا در جوار خود جاى داد.از خداى مىخواهیم از تو پیروى کنیم،راه تو را ادامه دهیم و به روش تو عمل نمائیم.
اى على علیه السلام،تو دریافتى آن چیزى را که دیگران درنیافتند و تو رسیدى به آنچه را که دیگران نرسیدند اى على،تو به همراه پیامبر صلى الله علیه و آله جهاد کردى و براى دین خدا قیام کردى. نابسامانیها را تو اصلاح کردى و آشوبها را تو از میان بردى و اسلام بوسیله تو به نظم و سامان در آمد.
درود بر تو اى على علیه السلام که وسیله تو پشت مؤمنان محکم شد،و راهها براى مردم روشن گشت و سنتها بوسیله تو برپاى ایستاد.
تو نداى پیامبر صلى الله علیه و آله را جواب دادى و در این اجابتبر دیگران سبقت جستى و در دوران حیات به یارانش شتافتى و با جان خود و با تمام وجود حفظش کردى.
-تو با ذو الفقار خود پشت دشمن را شکستى و با ضربههاى شمشیرت بنیان شرک را درهم ریختى و گمراهان و گمراه کنندگان را به خون کشیدى.
اى على علیه السلام تو نزدیکترین مردم به پیامبر صلى الله علیه و آله بودى،و از همه یاران نسبتبه او فداکارتر و نصیبت از خیر بیشتر بود از خداى مىخواهیم ما را از اجر مصیبت تو محروم نگرداند.
به خدا سوگند که زندگیت کلید خیر بود و قفل شر،و مرگت کلید هر شرى است و قفل هر خیر.اگر مردم ترا بر مىگزیدند نعمتخدا از همه سوى بر آنان مىبارید ولى افسوس که آنها دنیا را به آخرت برگزیدند... (1)
پىنوشتها:
1. بحارالانوار ج 42 ص 295