سفارش تبلیغ
صبا ویژن
یادداشت - اخبار حاج آقا
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آنکه را دانش نیست، هدایت نیست . [امام علی علیه السلام]
 

 
   

یادداشت - اخبار حاج آقا
 
خانه | ارتباط مدیریت |بازدید امروز:7بازدید دیروز:30
 

میم.شین :: 85/10/8::  1:0 صبح

نهم ذیحجه روز عرفه است؛ روز دعا و نیایش.

آسمان دلها ابری شده و تنها باران اشک نیایش است که شکوفه های دل را وا می کند. و عرفات، میزبان نگین سلیمانیِ هستی، حضرت اباعبدالله الحسین(ع) است که حج نیمه تمام خود را در این صحرا با نیایش کامل میکند؛ دعا میخواند و اشک می ریزد و صحرا، دل نگران کاروانیانی است که آن جا بیتوته کرده اند و راه کربلا را در پیش می گیرند.

عرفه با عاشورا آشناست و هر دوی آنها صدای مناجات حسین (ع) را در دل خود زنده نگه داشته اند.

و حالا دل در جوشش ناب عرفه، وضو می گیرد و در صحرای تفتیده عرفات، جاری می شود. آن جا که ایوان هزار نقش خداشناسی است. لب ها ترّنم با طراوت دعا به خود گرفته و چشم ها امان خود را از بارش توبه، از دست داده اند. دل بی قرار روح عرفات، حضرت اباعبدالله الحسین(ع) شده است.

پنجره باران خورده چشم ها از ضریح اجابت، تصویر می دهد و این صحرای عرفات است که با کلمات روحبخش دعای امام حسین(ع) و اشک عاشقان او، بر دامن خود اجابت را نقش می کند. با پای اشک، از جاده های دل عبور می کنیم و دستان محبت را به دامات قرب رسانده، دیده را شراب نور می نوشانیم. به قبله حضور رو کرده، روح نیازمند خود را به طواف رحمت و غفران الهی در می آوریم. با دل های مقیم سرزمین اشک و زمزمه ها، عرفات هم نوا شده، با کبوترهای سفیدپوش مُحرم، که با خاک عرفات تیمم می کنند، به درگاهش توبه می کنیم. اشک و زمزمه ما را نیز بپذیر، ای خدای عرفه!

اى مهربان‏ترین مهربانان، و اى رحیم تر کسى که طالبان رحمت شب و روز آهنگ او کنند، و اى مهربانتر کسى که آمرزش طلبان گرد او گردند، و اى کسى که خشنودیت از خشمت بیشتر است. من گناهکارترین گناهکارى نیستم که تو او را آمرزیده باشى و نکوهیده ‏ترین کسى نیستم که عذر به درگاه تو آورده و تو عذرش را پذیرفته باشى، باز مى‏گردم بسوى تو در چنین حال، بازگشتن کسى که از کرده پیشین خود پشیمان، و از آنچه بر او گرد آمده نگران است و مى‏داند که عفو از معصیت عظیم در نظر تو بزرگ نمى‏نماید و در گذشتن از گناه بزرگ بر تو دشوار نیست و من به تو پناه مى‏برم از آنکه در گناه اصرار ورزم، و براى آنچه در آن کوتاهى کرده ‏ام، از تو آمرزش مى‏طلبم، و براى هر عملى که از انجامش فرو مانده ‏ام از تو یارى مى‏جویم.


میم.شین :: 85/10/7::  3:0 صبح

 یکى از علماى بزرگ سنّى به نام ابن حجر هیتمى درباره ایشان مى نویسد:

«محمّد باقر به اندازه اى گنج هاى پنهان معارف و دانش ها را آشکار ساخته، حقایق احکام و حکمت ها و لطایف دانشها را بیان نموده که جز بر عناصر بى بصیرت یا بد سیرت پوشیده نیست و از همین جاست که وى را شکافنده دانش و جامع علوم و برافروزنده پرچم دانش خوانده اند.»

یا محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابیطالب ادرکنا


میم.شین :: 85/10/7::  2:48 صبح

بسم الله الرحمن الرحیم

شهادت ابو جعفر محمد بن علی (ع) امام پنجم از ائمه اثنی عشر (ع) و هفتمین معصوم از چهارده معصوم (ع)، در سال 114 ق. در مدینه رخ داد.

 مادر او حضرت فاطمه دختر امام حسن مجتبی (ع) است که مکنی به ام عبد الله یا ام الحسن بود و با این ترتیب آن حضرت هم از جانب مادر و هم از جانب پدر فاطمی و  علوی بوده است، لقب ایشان به دلیل دانش بیکران باقر یا باقر العلوم بوده است … صدوق و طوسی در امالی خود روایت کرده اند که رسول الله (ص) آن حضرت را باقر نامید و به جابر بن عبد الله انصاری فرمود: « ای جابر زمان یکی از اولاد مرا که از فرزندان حسین است درک خواهی کرد، او هم نام من است و علم را با مهارت بسط میدهد و میشکافد، وقتی او را دیدی سلام مرا به او برسان».  

 

۩  شخصیت اخلاقی:

در گفتار راستگو ترین و در دیدار گشاده رو ترین و در بذل جان در راه خدا بخشنده ترین و در اخلاق متواضع ترین مردمان بود.

 از خوف خدا بسیار میگریست و هنگام مشکلات اهل بیت را جمع میکرد و با هم به ذکر و استغفار میپرداختند. قسمت عمده درآمد خود را در راه خدا انفاق می فرمود و خود مانند غلامانش در مزرعه کار میکرد. در زهد و فضل و تقوی و آشنایی با رموز قرآن و سنت و تفسیر و احکام شرع سرآمد همگان بود … علی بن عیسی اربلی در کتاب کشف الغمه و انب طلحه در مطالب السوول و سبط ابن جوزی در تذکره الائمه و سایر محدثین اهل سنت از عبد الله بن عطاء مکی روایت کرده اند که گفته است: علماء را نزد هیچکس حقیر تر از آن ندیدم که در محضر ابو جعفر محمد بن علی دیدم …  امام محمد باقر (ع) در مورد نمونه ای از اخلاق امام باقر روایت است که مردى از اهل شام در مدینه ساکن بود و به خانه ‏امام بسیار مى‏آمد و به آن گرامى مى ‏گفت: «...در روى زمین بغض و کینه ا‏ى کسى را بیش از تو در دل ندارم و با هیچکس بیش از تو و خاندانت دشمن نیستم! و عقیده ‏ام آنست که اطاعت‏ خدا و پیامبر و امیر مؤمنان در دشمنى با توست، اگر مى ‏بینى به خانه  تو رفت و آمد دارم بدان جهت است که تو مردى سخنور و ادیب و خوش بیان هستى!» در عین حال امام علیه السلام با او مدارا مى‏ فرمود و به نرمى سخن مى ‏گفت. چندى بر نیامد که شامى بیمار شد و مرگ را رویا روى خویش دید و از زندگى نومید شد، پس وصیت کرد که چون در گذرد ابو جعفر «امام باقر» بر او نماز گزارد. شب به نیمه رسید و بستگانش او را تمام شده یافتند، بامداد وصى او به مسجد آمد و امام باقر علیه السلام را دید که نماز صبح به پایان برده و به تعقیب نشسته است، و آن گرامى همواره چنین بود که پس از نماز به ذکر و تعقیب مى ‏پرداخت. عرض کرد: آن مرد شامى به دیگر سراى شتافته و خود چنین خواسته که شما بر او نماز گزارید.  فرمود: او نمرده است... شتاب مکنید تا من بیایم.

پس برخاست و وضو و طهارت را تجدید فرمود و دو رکعت نماز خواند و دستها را به دعا برداشت، سپس به سجده رفت و همچنان تا بر آمدن آفتاب، در سجده ماند، آنگاه به خانه‏ شامى آمد و بر بالین او نشست و او را صدا زد و او پاسخ داد، امام او را برنشانید و پشتش را به دیوار تکیه داد و شربتى طلبید و به کام او ریخت و به بستگانش فرمود غذاهاى سرد به او بدهند و خود بازگشت. دیرى بر نیامد که شامى شفا یافت و به نزد امام آمد و عرض کرد: «گواهى مى ‏دهم که تو حجت ‏خدا بر مردمانى.»

 

۩  اصحاب امام باقر (ع)

 آوازه علوم و دانش امام باقر (ع) چنان اطراف و اکناف پیچیده بود که ملقّب به باقرالعلوم; یعنى شکافنده دانش ها گردید. در مکتب امام ابوجعفر باقر العلوم -که درود فرشتگان بر او- شاگردانى نمونه و ممتاز پرورش یافتند که اینک به نام برخى از آنان اشاره مى ‏شود:

1- ابان بن تغلب: او محضر سه امام - امام زین العابدین، امام محمد باقر و امام جعفر صادق علیهم السلام - را درک نمود . ابان از شخصیتهای علمی عصر خود بود و در تفسیر، حدیث، فقه، قرائت و لغت تسلط بسیاری داشت. والایی دانش ابان چنان بود که امام باقر علیه السلام به او فرمود: در مسجد مدینه بنشین و به رای مردم فتوا بده، زیرا دوست دارم، مردم فردی چون تو را در میان شیعیان ما ببینند.

2- زراره: دانشمندان شیعه از میان شاگردان امام باقر و امام صادق علیهما السلام، شش تن را فقیه تر می شمرند  که زراره یکی از آنها است. از امام صادق نقل است که فرمود: اگر "برید بن معویه"، "ابوبصیر"، "محمد بن مسلم" و "زراره " نبودند، آثار پیامبر (معارف شیعه) از میان می رفت، آنان بر حلال و حرام خدا امین هستند. باز فرمود: برید، زراره، محمد بن مسلم و احول در زندگی و مرگ نزد من محبوبترین مردمان هستند.

3- کمیت اسدی: شاعری سر آمد بود و زبان گویایش در دفاع از اهل بیت، اشعاری پر مغز می سرود. اشعارش چنان کوبنده و رسواگر بود که پیوسته از طرف خلفای اموی تهدید به مرگ می شد.

4- محمد بن مسلم: فقیه اهل بیت و از یاران راستین امام باقر و امام صادق علیه السلام بود. چنان که گفته شد، امام صادق او را یکی از آن چهار تن به شمار آورده که آثار پیامبر به وجودشان پا برجا و باقی است.

 

۩  شخصیت علمی:
بی تردید چنان که بسیاری از علمای اهل سنت، نیز گفته اند، امام باقر علیه السلام در زمان حیات خویش شهرت فراوانی داشته و همواره محضر او از دوست دارانش، از تمامی بلاد و سرزمینهای اسلامی، پر بوده است. موقعیت علمی ایشان، به مثابه شخصیتی عالم و فقیه، به ویژه به عنوان نماینده علوم اهل بیت، بسیاری را وا می داشت تا از محضر او بهره گیرند و حل اشکالات علمی و فقهی خود را از او بطلبند. در این میان، اهل عراق که بسیاری از آنان شیعه بودند بیش از دیگران مفتون شخصیت آن حضرت شده بودند.

مراجعه کنندگان، خضوعی خاص نسبت به شخصیت علمی امام داشتند چنان که عبدالله بن عطای مکی گوید: علما را در محضر هیچ کسی کوچکتر از زمان حضور در محضر امام باقر علیه السلام ندیدم. حکم بن عینیه با تمام عظمت علمی اش در میان مردم، در برابر آن حضرت مانند دانش آموزی در مقابل معلم خود به نظر می رسید.

شهرت علمی امام، در حد تعبیر ابن عنبة، مشهورتر از آن است که کسی بخواهد آن را بیان کند. این شهرت در زمان خود ایشان، نه تنها در حجاز که «کان سید فقهاء الحجاز» بلکه حتی در عراق و خراسان نیز به طور گسترده فراگیر شده بود. چنانکه راوی می گوید: دیدم که مردم خراسان دور حضرت حلقه زده و اشکالات علمی خود را از ایشان می پرسیدند.

ذهبی درباره امام باقر علیه السلام می نویسد: ایشان از کسانی است که بین علم و عمل، سیادت و شرف و وثاقت و متانت جمع کرده و برای خلافت اهلیت داشت.

ابرش کلبی از هشام بن عبدالملک پرسید: این کیست که مردم عراق او را در میان گرفته و مشکلات علمی خود را از وی می پرسیدند؟ هشام گفت: این پیامبر کوفه است، خود را پسر رسول خدا و شکافنده علم و مفسر قرآن می داند.

 

۩  دوران زندگی و شهادت ایشان:

امام باقر (علیه السلام) با پنج خلیفه از خلفاى بنى امیّه معاصر بود که عبارتند از: ولید بن عبد الملک (96 ق) و سلیمان بن عبد الملک ( 99 ق) و عمر بن عبد العزیز (101 ق) و یزید بن عبد الملک (107ق) و هشام بن عبد الملک ( 125 ق) معاصر بوده است. و همه آنان جز عمر بن عبدالعزیز در ستمگرى و استبداد و خودکامگى دست کمى از نیاکان خود نداشتند و پیوسته براى امام باقر (علیه السلام) مشکلاتى فراهم مى نمودند.
ولى در عین حال، او از طریق تعلیم و تربیت، جنبشى علمى به وجود آورد و مقدّمات تأسیس یک مرکز علمى اسلامى را در دوران امامت خود پى ریزى کرد که در زمان فرزند بزرگوارش امام جعفر صادق
(علیه السلام) به نتیجه کامل رسید.
روش کار پیشوایان ما به ویژه امام سجّاد و امام باقر
(علیهم السلام) که در اوضاع فشار و خفقان به سر مى بردند به شیوه مخفى و زیرزمینى بود، شیوه اى که موجب مى شد کسى از کارهاى آنان مطّلع نشود.
همین کارهاى پنهانى، گاهى که آشکار مى شد، خلفا را سخت عصبانى مى نمود در نتیجه، وسایل تبعید و زندانى آنها فراهم مى شد.
سرانجام، امام باقر
(علیه السلام) که پیوسته مورد خشم و غضب خلیفه وقت، هشام بن عبدالملک بود، به وسیله ایادى او مسموم شد و در روز دوشنبه 7 ذیحجّه سال 114 هجرى قمرى در 57 سالگى به شهادت رسید. بدن مطهر آن دریای بیکران دانش خدایی در خاک بقیع، در کنار پدر و جد بزرگوارش امام حسن مجتبی و امام سجاد علیهما السلام به خاک سپرده شده است.

 

۩  کلماتی از آن بزرگوار:
1 -
همانا خداوند عز و جل نگاه دارد بوسیله تقوی بنده را از آنچه عقلش بدان دسترسی ندارد.
2 -
بردباری جامه شخص دانا و عالم است مبادا خود را از آن برهنه کنی
.
3 -
خدا بر خویش مهرورزی را لازم کرده و رحمت او بر خشمش پیشی جسته  و از روی راستی و درستی به انجام رسیده، پس چنان نیست که خداوند به بندگان خشم آغاز کند پیش از آنکه آنان او را به خشم آورند...

4 - هر ملتی که کتاب خدا را به پشت سر انداخته خدا نیز علم کتاب را از آنها بگیرد …

5- حریص بر دنیا، همچون کرم ابریشم است که هر چه پیله را بر خود بیشتر بپیچد، بیرون آمدنش مشکل تر می شود.

از رساله امام محمد باقر علیه السلام، سعد الخیر / روضه کافی ج اول (ص 79 – 75 )

میم.شین :: 85/10/5::  3:9 عصر

یادداشت نخست

..................................................................................................................

قبل از مطالعه این بخش؛ لازم آمد نکاتی را به اطلاع شما برسانم.

شاید این سوال به ذهن شما بیاید که متن فعلی چه تناسبی با این ایام دارد. بله؛ من هم مثل شما فکر می کنم و از این بابت از شما پوزش می طلبم. منتهی این کار، کار عشق است... لذا خرده مگیرید.

یا علی مدد

...............................................................................................................

 

 

سخنان صعصعه در مراسم تدفین حضرت على(علیه السلام)

 

در مراسم دفن فرزندان امام حضور داشتند.با تاثر و اندوه بسیار او را بخاک سپردند.اما سخن این است چه کسى مرثیه دفن را بخواند؟حسنین علیهما السلام را از نظر روحى و عاطفى آمادگى آن نبود،از صعصعه بن صوحان آن سخنور نیرومند و آن دوست‏با صفاى على علیه السلام خواستند که سرود مرثیه را بسراید او با حالتى تاثر انگیز دستى بر قلبش نهاد و با دستى دیگر خاک بر سرش پاشید و گفت:
اى على علیه السلام گوارایت‏باد که مولدى پاک داشتى و حلم و جهادت بزرگ‏بود.تجارت تو بسیار سودمند گشت.تو بر آفریننده‏ات نازل گشتى و او تو را با خوشى و خرسندى پذیرا شد.تو در کنار پیامبر صلى الله علیه و آله و همسایگى او جاى گرفتى و خداوند ترا در جوار خود جاى داد.از خداى مى‏خواهیم از تو پیروى کنیم،راه تو را ادامه دهیم و به روش تو عمل نمائیم.
اى على علیه السلام،تو دریافتى آن چیزى را که دیگران درنیافتند و تو رسیدى به آنچه را که دیگران نرسیدند اى على،تو به همراه پیامبر صلى الله علیه و آله جهاد کردى و براى دین خدا قیام کردى. نابسامانیها را تو اصلاح کردى و آشوبها را تو از میان بردى و اسلام بوسیله تو به نظم و سامان در آمد.
درود بر تو اى على علیه السلام که وسیله تو پشت مؤمنان محکم شد،و راهها براى مردم روشن گشت و سنت‏ها بوسیله تو برپاى ایستاد.
تو نداى پیامبر صلى الله علیه و آله را جواب دادى و در این اجابت‏بر دیگران سبقت جستى و در دوران حیات به یارانش شتافتى و با جان خود و با تمام وجود حفظش کردى.
-
تو با ذو الفقار خود پشت دشمن را شکستى و با ضربه‏هاى شمشیرت بنیان شرک را درهم ریختى و گمراهان و گمراه کنندگان را به خون کشیدى.
اى على علیه السلام تو نزدیکترین مردم به پیامبر صلى الله علیه و آله بودى،و از همه یاران نسبت‏به او فداکارتر و نصیبت از خیر بیشتر بود از خداى مى‏خواهیم ما را از اجر مصیبت تو محروم نگرداند.
به خدا سوگند که زندگیت کلید خیر بود و قفل شر،و مرگت کلید هر شرى است و قفل هر خیر.اگر مردم ترا بر مى‏گزیدند نعمت‏خدا از همه سوى بر آنان مى‏بارید ولى افسوس که آنها دنیا را به آخرت برگزیدند... (1)

پى‏نوشتها:
1.
 بحارالانوار ج 42 ص 295


<      1   2   3      

:: RSS ::
::پیوندهای روزانه::
ابوطالب مظلوم تاریخ [170]
حوزه نیوز (پایگاه رسمی مرکز خبر حوزه) [204]
پایگاه مرجع فقید شیعه آیت الله العظمی فاضل لنکرانی [53]
مرکز انجمنهای اعتقادی [123]
پایگاه عالم جلیل القدر سید شرف الدین [116]
خبرگزاری فارس [143]
پایگاه فارغ التحصیلان مرکز جهانی علوم اسلامی [144]
پایگاه مرجع فقید آیت الله تبریزی [73]
پایگاه اطلاع رسانی آیت الله سیستانی [69]
پایگاه اطلاع رسانی آیت الله میلانی [108]
هفته نامه خبری افق حوزه [87]
فهرست برخی از آژانس های خبری خارجی [115]
[آرشیو(12)]

::تعداد کل بازدیدها::

72424

::آشنایی بیشتر::

درباره صاحب وبلاگ

::درباره من::
یادداشت - اخبار حاج آقا
میم.شین
بگذریم
::لوگوی من::
یادداشت - اخبار حاج آقا
::لوگوی دوستان::






















::لینک دوستان::
شاید سخن حق
تعقل و تفکر
::وضعیت من در یاهو::
::فهرست موضوعی یادداشت ها::
::آرشیو::
::جستجوی وبلاگ::
 :جستجو
::اشتراک::
 
 
     
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
یادداشت - اخبار حاج آقا
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

This free script provided by webloger site

سفارش تبلیغ
صبا ویژن