سفارش تبلیغ
صبا ویژن
میم.شین - اخبار حاج آقا
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانشمند، دانشمند نمی شود، تا اینکه . . . در برابر دانشش چیزی از کالای پست دنیا نگیرد . [امام علی علیه السلام]
 

 
   

میم.شین - اخبار حاج آقا
 
خانه | ارتباط مدیریت |بازدید امروز:9بازدید دیروز:20
 

میم.شین :: 85/11/6::  1:10 صبح

یا کاشف الکرب عن وجه الحسین

اکشف کربی بحق اخیک الحسین

محرم آمد و کاری نکردم

شه آواره را یاری نکردم

یا سیدی و مولای

یا لیتنا کنا معکم فنفوز فوزا عظیما

اصلا منو چی به این حرفها

توی این حرفها اولیاء و اوصیاء لنگ می زنند

می دونین یعنی چی؟

یعنی اینکه من کجا و آرزوی همراهی با سیدالشهداء در روز عاشورا؟!!!!!!!!!!!

اصلا در حد و قواره ساکنان عالم ملک نیست بلکه باید حداقل اهل ملکوت به بالا باشی تا بتوانی در صف ثبت نام کاروان حسینی قرار بگیری.

اصلا این کاروان ثبت نامی نیست!!!!!!!!!!!!

پس جریان چیه؟

بابا سلطان عشق رحمت واسعه الهی شخصا اعضای کاروان را مشخص می فرمایند.

ای دل غافل

پس با این اوصاف باید چه کار کرد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

هیچ چی

خودت رو درست کن!!

یعنی چی؟؟؟؟

منظورم این بود که اگه تو واقعا سیدالشهداء را به عنوان محبوب خودت قرار دادی پس چرا از او تبعیت نمی کنی

میگن محب باید رنگ و بویی از محبوبش داشته باشه؟

آیا من و تو این رنگ و بو رو داریم؟؟؟!!!
اصلا چرا شما رو مثال می زنم

خودم رو بگم

اصلا من در این حد و قواره نیستم که بخوام واسه آقام چیزی بنویسم

بلکه فقط دارم شرح حال می نویسم

چرا که سرور آزادگان عالم توصیف کننده ای چونان خدا و رسولش دارد.

کسی که اینها توصیفش کنند دیگه چه نیازی به وصف من خاکی از خاک پست تر داره؟

البته اینم بگم منم با این کارها می خوام فقط خودم رو گنده کنم و ابراز وجود کرده باشم و بگم آره . ما هم از اوضاع و احوال کاروان اباعبدالله سردر می آریم.

بگذریم

اینها همه اش حرف است و تا عمل خیلی فاصله داره

در خاتمه یکی دو بیت بنویسم که مشهور است بین آقایون علماء سلف که هر وقت مضطر شدید با این ابیات متوسل شوید حتما دستگیری می شود.

البته این جمله را بیشتر از عارف و سالک الی الله مرحوم کربلایی احمد میرزا حسینعلی تهرانی شنیده بودم:

ای ماه بنی هاشم خورشید لقا عباس

ای نور دل حیدر شمع شهداء عباس

با حالت درد و غم ما رو به تو آوردیم

دست من محزون گیر از بهر خدا عباس

یا علی مدد

بابی انت و امی و نفسی و اهلی و مالی و اسرتی یا سیدالشهداء

 


میم.شین :: 85/10/15::  12:25 عصر

پدر و مادرم به فدایت باد یا علی بن محمد الهادی

بر تو بر خاندان و اجداد پاکت درود می فرستیم.

اصلا من که هستم که بخواهم در وصف تو بنویسم. بهتر است سکوت کنم. و از شما بشنویم.

یا علی مدد

امامان و پیشوایان معصوم (ع) انسانهای کامل و برگزیده ای هستند که به عنوان الگوهای رفتاری و مشعلهای فروزان هدایت جامعه بشری از سوی خدا تعیین شده اند. گفتار و رفتار و خوی و منش آنان ترسیم حیات طیبه انسانی و وجودشان تبلور تمامی ارزشهای الهی است.

بدون شک، ارتباط با چنین چهره هایی و پیروی از دستورها و رفتارشان، تنها راه دستیابی به کمال انسانیت و سعادت هر دو جهان است. پیشوای دهم (ع) یکی از پیشتازان دانش و تقوا و کمال است که وجودش مظهر فضائل اخلاقی و کمالات  نفسانی و الگوی حق جویان و ستم ستیزان است.

امام ابوالحسن علی النقی هادی علیه السلام ملقب به امام "هادی"، دهمین پیشوای شیعیان در نیمه ذیحجه سال 212 هجری در اطراف مدینه در محلی به نام " صریا" متولد گشت.  آن حضرت و فرزند گرامی ایشان امام حسن علیهما السلام به عسکریین شهرت یافتند، زیرا خلفای بنی عباس آنها را از سال 233 به سامرا (عسکر) برده و تا آخر عمر پر برکتشان در آنجا، آنها را تحت نظر قرار دادند. امام هادی علیه السلام به لقبهای دیگری مانند: نقی، عالم، فقیه، امین و طیب شهرت داشت و کنیه مبارک ایشان ابوالحسن است. از آنجا که کنیه امام موسی کاظم و امام رضا علیهما السلام نیز ابوالحسن بود، لذا برای اجتناب از اشتباه، ابوالحسن اول به امام کاظم علیه السلام، ابوالحسن ثانی به امام رضا علیه السلام و ابوالحسن ثالث به حضرت هادی علیه السلام اختصاص یافته است.

پدر بزرگوارش امام جواد (ع) و مادرش بانوی گرامی سمانه است که بانویی با فضیلت و با تقوا بود. امام هادی (ع) در سن 6 یا 8 سالگی یعنی در سال 220 هجری، پس از شهادت امام جواد (ع) به امامت رسید. مدت 33 ساله امامت امام هادی (ع) با خلفای معتصم، واثق، توکل، منتصر، مستعن و معتز معاصر بود.

عظمت شخصیت امام هادی (ع) به قدری زیاد است که دوست و دشمن را به اعتراف واداشته است. قسمتی از این اعترافات مبنی بر شخصیت آن امام به لحاظ اخلاقی و بخشی دیگر ناشی از ابعاد علمی آن حضرت و شمه ای، نتیجه کراماتی است که از آن بزرگوار صادر شده است.

ابن صباغ مالکی در کتابی موسوم به فصول المهمه خطوط واضحی از سیمای تابناک فضایل و ویژگی های اخلاقی امام هادی (ع) قهرمان شکست ناپذیر عصر متوکل عباسی را ترسیم می کند!

«فضل و دانش امام دهم شیعیان بر اوج قلل بلند پایه عالم بشریت نقش بسته بود و رشته های مشعشع آن بر اختران آسمان سر می سایید. نیکی ها و اخلاق پسندیده او را نمی توان در شمار عدد ذکر نمود. اما می شود به افتخارآمیزترین آنها که موجب حیرت است بسنده کرد. او جمیع صفات نیک و مفاخر معنوی را یک جا در وجود داشت. ابعاد وسیع و منبع فیاض حکمت و دانش او بر لوح سرشتش ثبت شده و بدین سبب او از ناشایسته ها و آلایش ها به دور و برکنار است.»

امام هادی (ع) دارای نفس زکیه و عزمی راسخ و همتی عالی بود که هرگز احدی از مردم را نمی توان در مقایسه با او همتا و همسان دانست.

ابن شهر آشوب از رجال حدیث نقل می کند که او نیک سرشت ترین و پاک ترین روش را در میان جامعه دارا بود، راستگوترین افراد جامعه محسوب می شد، به هنگام سکوت، شکوه هیبت و تشعشع وقار، چهره او را دربرمی گرفت و چون لب به سخن می گشود، گزیده و نغز می گفت به طوری که شعاع کلامش روح آدمیان را سحر می کرد.

در وجود مقدس امام هادی (ع) ویژگی های اخلاقی پسندیده می درخشید. امامت، کمال و دانش و فضیلت و سرشت و اخلاق نیک از فرازهای اخلاقی این امام همام است.

خداوند به قدرت بی منتها و دانش وسیع خود، گنجینه هایی از دانش خود را بر خاندان رسالت افاضه و موهبت فرموده و ایشان را به زیور دانش آراسته است، این گنجینه ها، مجموعه اسرار علوم و معارف است که خداوند آن را دراختیار امامان شیعه که راهبران حقیقی بشر هستند، قرار داده است.

السلام علیک یا ولی الصالحین السلام علیک یا ابوالحسن علی النقی الهادی

امام هادی (ع) که در زمره امامان شیعه و از خاندان رسالت است، نیز از ویژگی دانشی گسترده و جامع برخوردار است، طوری که سمبل های دانش و فرهنگ وی، عقول را حیران و اندیشه ها را به اعجاب واداشته است.

امام دهم همچون پدران و اجداد بزرگوار خود در علم و دانش سرآمد روزگار بود. درخشش او در مدت حیاتش احترامی شگفت در قلوب همگان ایجاد کرده بود. نامه آن حضرت در رد پیروان معتقد به تفویض و جبریون و اثبات عدل و حد مابین جبر و تفویض، از فرازهای شگفت آور دوره امامت، امام هادی محسوب می شود و بسیار مورد تعمق و توجه می باشد.

امام هادی (ع) در این نامه، نظریه پیروان هر دو عقیده را با منطقی ترین اصول مردود اعلام کرده و اسراری از علوم و حقایق آن را پاسخ فرموده است.

با توجه به اینکه خداوند دارای عدل و انصاف و حکمت بالغه است، پس اوست که می تواند هر کس را بخواهد از میان بندگان خود برای ارسال پیامش و تبلیغ رسالتش و اتمام حجت بر بنده هایش برگزیند. گوشه ای دیگر از دریای بیکران دانش امام هادی (ع) در تاریخ خطیب بغدادی تجلی دارد. او به شهادت خود دانش امام را متذکر شده و در مقام اثبات آن می گوید:

روزی یحیی بن اکثم در مجلس واثق خلیفه عباسی که جمعی از علماء و فقها حضور داشتند، سؤال کرد که چه کسی سر حضرت آدم (ع) را هنگامی که حج به جا آورد، تراشید؟

تمام حضار در پاسخ آن عاجز ماندند، واثق گفت: هم اکنون من کسی که جواب این سؤال را بدهد حاضر  می کنم، سپس شخصی را بدنبال حضرت هادی (ع) فرستاد و وی را به دربار خلیفه دعوت کرد. امام نیز دعوت را پذیرفت و برای اظهار و بیان حقیقت به دربار واثق رفت. خلیفه پرسید: ای ابوالحسن به ما بگو چه کسی سر حضرت آدم را هنگام حج تراشید؟ امام فرمود: ای واثق ترا به خدا سوگند می دهم که ما را از بیان و جواب آن معاف کنی، خلیفه گفت: ترا سوگند می دهم که جواب را بفرمایی!

امام فرمود: اکنون که قبول نمی کنی، پس می گویم. پدرم مرا از جدم خبر داد و جدم از جدش که رسول خدا باشد، اطلاع داد که فرمود: برای تراشیدن سر آدم جبرئیل مأمور شد یاقوتی از بهشت آورد و به سر آدم کشید تا موهای سرش بریزد.

در مورد جاذبه اجتماعی و نفوذ سیاسی امام هادی (ع) فقط می توان همین را گفت که یکی از تجلیات و تشعشعات پرشکوه خداوند و تابش منبع فیاض نور حق در وجود امام هادی (ع) متجلی و منعکس شده و از وجود حضرت نیز مانند آینه ای که انوار گوناگون را در خود انعکاس می دهد، ساطع بوده است. کسی را در عصر پیشوای دهم، توان نگاهی ممتد و حتی لحظه ای کوتاه به چهره او نبود. به محض نظر به رخسار پرفروغش آثار ضعف و سستی و ترس بر قلب ها سایه می افکند. در کتاب های تاریخی آمده است که حضور امام در هر مجلسی مورد تجلیل و احترام عمیق بود و خواسته و ناخواسته اطرافیان را تحت تأثیر و نفوذ قرار می داد و همنشینان وی همواره آرزوی مجالست و مراودت او را در سر داشتند.

 با آنکه متوکل بارها در صدد بود تا به بهانه قیام مسلحانه امام دهم را از میان بردارد، ولى هیچ گاه به این بهانه دست نیافت. با این حال، نتوانست حیات شریف آن حضرت را که مانع خودکامگى هاى او به عنوان محور تفکر اسلامى بود و همچون مرکزى که شیعیان بر گرد آن پروانه ‏وار مى چرخیدند، تحمل کند، لذا ایشان را بنا به روایتى، در تاریخ سوم رجب سال 245هجرى به شهادت رساند.

امام دهم در حالى که هشت سال و پنج ماه از عمر شریفشان مى گذشت، به مقام امامت نایل شدند و پس از سى و سه سال به شهادت رسیدند و در سامرا دفن شدند (صلوات الله و سلامه علیه و على آبائه و أبنائه الطاهرین).

از بیانات گهربار آن حضرت است که فرموده اند:

(الحکمة لا تنجع فی الطبائع الفاسدة): حکمت در نهاد فاسد تأثیر نمى کند.

 در خاتمه باید متذکر شویم که امام هادی (ع) اصحاب فراوانی دارند که بسیاری از آنها فخر شیعه هستند و از جمله‌ آنها حضرت عبدالعظیم حسنی است که در شهر ری مدفون است. او از اعاظم روات است و حضرت هادی به او خیلی احترام می گذاردند. او کسی است که ایمان را خدمت حضرت هادی به این صورت عرضه داشت:

»خدا یکی است و شبیه برای او فرض نمی شود، جسم نیست بلکه خالق جسم است. همه چیز را خلق نموده است و همه چیز به دست او است و او مالک آنها است. محمد صلی الله علیه و آله پیامبر است و او آخر پیامبران است که پیامبری بعد از او نخواهد آمد و دین او پایان همه ادیان است، امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب وصّی پیامبر است و بعد از امیرالمؤمنین، حسن و حسین و علی بن حسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بن علی و بعد از او فرزندش که غایب می شود و روزی ظاهر می شود و جهان را انبوه از عدل می کند بعد از آنکه ظلم انبوه باشد.« عبدالعظیم گفت: »اقرار دارم و می گویم دوست شما دوست خدا و دشمن شما دشمن خدا است. اطاعت شما اطاعت خدا و مخالفت شما مخالفت خدا است. به معراج و سؤال در قبر و بهشت و جهنم و صراط و میزان اعتقاد دارم و همه آنها حق است و می دانم که قیامت آمدنی است. و بر واجبات الهی که نماز، روزه، زکات، حج، جهاد، امر به معروف و نهی از منکر است اقرار دارم.« حضرت فرمودند: »ای ابوالقاسم این دین پسندیده است، خداوند را بر آن ثابت بدارد.«

عبدالعظیم رحمه الله دین اعتقادی را عرضه داشت زیرا تنها اعتقاد نمی تواند موجب نجات باشد. دینی موجب نجات است که توأم با عمل باشد. از این جهت حضرت هادی (ع) ایمان را چنین فرموده اند. ابودعامه می گوید: به عیادت حضرت هادی رفتم آن بزرگوار فرمودند: چون به عیادت من آمدی بر من حقی پیدا کرده ای، برای ادای حقت روایتی از پدرم که از پدرانش و از امیرالمؤمنین و او از رسول اکرم علیه السلام نقل کرده است می گویم:

قال رسول الله الایمان ما وقّدته القلوب و صدقته الاعمال.

ایمان چیزی است که در دل جایگزین شده است و اعمال، گفتار و کردار آن را تصدیق می کند.

از این جهت در قرآن شریف و روایات اهل بیت فراوان دیده می شود که از افرادی که مرد عمل نیستند سلب ایمان شده است.


میم.شین :: 85/10/13::  11:8 صبح

کذبی که واقعیت دارد!

در پی انتشار خبر «ساخت موشک حمل‌کننده ماهواره از سوی دانشمندان ایرانی» ارسال شده از سوی مرکز خبر حوزه به رسانه‌ها در تاریخ 11/10/1385 و انعکاس تکذیبیه‌ای منتسب به دکتر علاءالدین بروجردی، رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی؛ دبیر گروه خبر مرکز خبر حوزه اعلام نمود: این اظهارات روز پنج‌شنبه هفتم دی ماه جاری در مدرسه آیت‌الله‌العظمی بروجردی(ره) قم (خان) و در جمع فضلا و طلاب شهرستان بروجرد ایراد شده که نوار آن در آرشیو این مرکز موجود است و در صورت لزوم ارائه خواهد شد.

 


میم.شین :: 85/10/12::  3:48 عصر

بروجردی:من نگفته‌ام/ مرکز خبر حوزه: نوارش وجود دارد

در حالی که رییس کمیسیون امنیت ملی مجلس تصریح کرده که هیچ خبری درباره ساخت موشک ایرانی پرتاب ماهواره منتشر نکرده‌ است، اما مرکز خبر حوزه علمیه قم تاکید دارد که خبر را وی در جمع طلاب اعلام کرده و نوار آن هم مضبوط است.

به گزارش خبرنگار امور مجلس خبرگزاری فارس، علاءالدین بروجردی رییس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی صبح امروز در حاشیه جلسه علنی امروز مجلس با اشاره به خبر منتشره منتسب به وی از سوی مرکز خبر حوزه علمیه قم مبنی بر ساخت موشک ایرانی پرتاب ماهواره گفت: در این خصوص من هیچ اظهار نظری نکرده‌ام و نسبت دادن این مطالب به من کذب است.
وی افزود: من اصلاً قم نرفته‌ام.
مرکز خبر حوزه علمیه قم دیشب خبر مذکور را منتشر کرد و به نقل از رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس آمده بود: به همت دانشمندان جوان ایرانی موشک حمل‌کننده ماهواره‌ ایران آماده شده است و به زودی پرتاب می‌شود.
علاءالدین بروجردی رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی با بیان این مطلب در جلسه فضلا و طلاب بروجردی در قم گفته بود:‌ تنها راه حل خروج از وضعیت هسته‌ای ایران، مذاکره است.
وی با بیان اینکه غربی‌ها اصلا فکر نمی‌کردند جمهوری اسلامی بتواند به چرخه تولید سوخت هسته‌ای دست یابد، افزود: اکنون در جایگاه مطلوبی قرار داریم و برای رسیدن به شرایط بهتر و رسیدن به جایی که نتوانند به ما حرف زور بگویند، باید ناملایمات سیاسی، فشارهای بین‌المللی و اهرم‌هایی مانند قطعنامه شورای امنیت را بپذیریم و این راه پر از سنگلاخ را طی کنیم، در غیر این‌صورت باید در صف طولانی کشورهای تابع اراده بوش بایستیم.
در همین حال، دلفانی دبیر گروه خبر مرکز خبر حوزه علمیه قم در گفتگو با فارس تصریح کرد: آقای بروجردی در سخنرانی روز پنج شنبه خود در جلسه فضلا و طلاب در مدرسه آیت‌الله بروجردی قم، مطالب بسیار حساس و مهمی مطرح کردند که عیناً در دو نوار مضبوط است. در این سخنان رییس کمیسیون امنیت ملی مجلس عیناً گفت که به همت دانشمندان جوان ایرانی، موشک حمل‌کننده ماهواره‌ ایران آماده شده است و به زودی پرتاب می‌شود.
وی یادآور شد: به خواست آقای بروجردی قرار شد مرکز خبر حوزه علمیه قم برای انتشار این خبر و همچنین درج آن در نشریه افق با نماینده ایشان در میان طلاب، آقای اسدی نسب هماهنگی کند که همین کار هم انجام شد.
وی اعلام آمادگی کرد نوار سخنرانی بروجردی را در اختیار افکار عمومی قرار دهد.
عکس: پایگاه خبری حوزه های علمیه


میم.شین :: 85/10/8::  1:0 صبح

نهم ذیحجه روز عرفه است؛ روز دعا و نیایش.

آسمان دلها ابری شده و تنها باران اشک نیایش است که شکوفه های دل را وا می کند. و عرفات، میزبان نگین سلیمانیِ هستی، حضرت اباعبدالله الحسین(ع) است که حج نیمه تمام خود را در این صحرا با نیایش کامل میکند؛ دعا میخواند و اشک می ریزد و صحرا، دل نگران کاروانیانی است که آن جا بیتوته کرده اند و راه کربلا را در پیش می گیرند.

عرفه با عاشورا آشناست و هر دوی آنها صدای مناجات حسین (ع) را در دل خود زنده نگه داشته اند.

و حالا دل در جوشش ناب عرفه، وضو می گیرد و در صحرای تفتیده عرفات، جاری می شود. آن جا که ایوان هزار نقش خداشناسی است. لب ها ترّنم با طراوت دعا به خود گرفته و چشم ها امان خود را از بارش توبه، از دست داده اند. دل بی قرار روح عرفات، حضرت اباعبدالله الحسین(ع) شده است.

پنجره باران خورده چشم ها از ضریح اجابت، تصویر می دهد و این صحرای عرفات است که با کلمات روحبخش دعای امام حسین(ع) و اشک عاشقان او، بر دامن خود اجابت را نقش می کند. با پای اشک، از جاده های دل عبور می کنیم و دستان محبت را به دامات قرب رسانده، دیده را شراب نور می نوشانیم. به قبله حضور رو کرده، روح نیازمند خود را به طواف رحمت و غفران الهی در می آوریم. با دل های مقیم سرزمین اشک و زمزمه ها، عرفات هم نوا شده، با کبوترهای سفیدپوش مُحرم، که با خاک عرفات تیمم می کنند، به درگاهش توبه می کنیم. اشک و زمزمه ما را نیز بپذیر، ای خدای عرفه!

اى مهربان‏ترین مهربانان، و اى رحیم تر کسى که طالبان رحمت شب و روز آهنگ او کنند، و اى مهربانتر کسى که آمرزش طلبان گرد او گردند، و اى کسى که خشنودیت از خشمت بیشتر است. من گناهکارترین گناهکارى نیستم که تو او را آمرزیده باشى و نکوهیده ‏ترین کسى نیستم که عذر به درگاه تو آورده و تو عذرش را پذیرفته باشى، باز مى‏گردم بسوى تو در چنین حال، بازگشتن کسى که از کرده پیشین خود پشیمان، و از آنچه بر او گرد آمده نگران است و مى‏داند که عفو از معصیت عظیم در نظر تو بزرگ نمى‏نماید و در گذشتن از گناه بزرگ بر تو دشوار نیست و من به تو پناه مى‏برم از آنکه در گناه اصرار ورزم، و براى آنچه در آن کوتاهى کرده ‏ام، از تو آمرزش مى‏طلبم، و براى هر عملى که از انجامش فرو مانده ‏ام از تو یارى مى‏جویم.


میم.شین :: 85/10/7::  3:0 صبح

 یکى از علماى بزرگ سنّى به نام ابن حجر هیتمى درباره ایشان مى نویسد:

«محمّد باقر به اندازه اى گنج هاى پنهان معارف و دانش ها را آشکار ساخته، حقایق احکام و حکمت ها و لطایف دانشها را بیان نموده که جز بر عناصر بى بصیرت یا بد سیرت پوشیده نیست و از همین جاست که وى را شکافنده دانش و جامع علوم و برافروزنده پرچم دانش خوانده اند.»

یا محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابیطالب ادرکنا


میم.شین :: 85/10/7::  2:48 صبح

بسم الله الرحمن الرحیم

شهادت ابو جعفر محمد بن علی (ع) امام پنجم از ائمه اثنی عشر (ع) و هفتمین معصوم از چهارده معصوم (ع)، در سال 114 ق. در مدینه رخ داد.

 مادر او حضرت فاطمه دختر امام حسن مجتبی (ع) است که مکنی به ام عبد الله یا ام الحسن بود و با این ترتیب آن حضرت هم از جانب مادر و هم از جانب پدر فاطمی و  علوی بوده است، لقب ایشان به دلیل دانش بیکران باقر یا باقر العلوم بوده است … صدوق و طوسی در امالی خود روایت کرده اند که رسول الله (ص) آن حضرت را باقر نامید و به جابر بن عبد الله انصاری فرمود: « ای جابر زمان یکی از اولاد مرا که از فرزندان حسین است درک خواهی کرد، او هم نام من است و علم را با مهارت بسط میدهد و میشکافد، وقتی او را دیدی سلام مرا به او برسان».  

 

۩  شخصیت اخلاقی:

در گفتار راستگو ترین و در دیدار گشاده رو ترین و در بذل جان در راه خدا بخشنده ترین و در اخلاق متواضع ترین مردمان بود.

 از خوف خدا بسیار میگریست و هنگام مشکلات اهل بیت را جمع میکرد و با هم به ذکر و استغفار میپرداختند. قسمت عمده درآمد خود را در راه خدا انفاق می فرمود و خود مانند غلامانش در مزرعه کار میکرد. در زهد و فضل و تقوی و آشنایی با رموز قرآن و سنت و تفسیر و احکام شرع سرآمد همگان بود … علی بن عیسی اربلی در کتاب کشف الغمه و انب طلحه در مطالب السوول و سبط ابن جوزی در تذکره الائمه و سایر محدثین اهل سنت از عبد الله بن عطاء مکی روایت کرده اند که گفته است: علماء را نزد هیچکس حقیر تر از آن ندیدم که در محضر ابو جعفر محمد بن علی دیدم …  امام محمد باقر (ع) در مورد نمونه ای از اخلاق امام باقر روایت است که مردى از اهل شام در مدینه ساکن بود و به خانه ‏امام بسیار مى‏آمد و به آن گرامى مى ‏گفت: «...در روى زمین بغض و کینه ا‏ى کسى را بیش از تو در دل ندارم و با هیچکس بیش از تو و خاندانت دشمن نیستم! و عقیده ‏ام آنست که اطاعت‏ خدا و پیامبر و امیر مؤمنان در دشمنى با توست، اگر مى ‏بینى به خانه  تو رفت و آمد دارم بدان جهت است که تو مردى سخنور و ادیب و خوش بیان هستى!» در عین حال امام علیه السلام با او مدارا مى‏ فرمود و به نرمى سخن مى ‏گفت. چندى بر نیامد که شامى بیمار شد و مرگ را رویا روى خویش دید و از زندگى نومید شد، پس وصیت کرد که چون در گذرد ابو جعفر «امام باقر» بر او نماز گزارد. شب به نیمه رسید و بستگانش او را تمام شده یافتند، بامداد وصى او به مسجد آمد و امام باقر علیه السلام را دید که نماز صبح به پایان برده و به تعقیب نشسته است، و آن گرامى همواره چنین بود که پس از نماز به ذکر و تعقیب مى ‏پرداخت. عرض کرد: آن مرد شامى به دیگر سراى شتافته و خود چنین خواسته که شما بر او نماز گزارید.  فرمود: او نمرده است... شتاب مکنید تا من بیایم.

پس برخاست و وضو و طهارت را تجدید فرمود و دو رکعت نماز خواند و دستها را به دعا برداشت، سپس به سجده رفت و همچنان تا بر آمدن آفتاب، در سجده ماند، آنگاه به خانه‏ شامى آمد و بر بالین او نشست و او را صدا زد و او پاسخ داد، امام او را برنشانید و پشتش را به دیوار تکیه داد و شربتى طلبید و به کام او ریخت و به بستگانش فرمود غذاهاى سرد به او بدهند و خود بازگشت. دیرى بر نیامد که شامى شفا یافت و به نزد امام آمد و عرض کرد: «گواهى مى ‏دهم که تو حجت ‏خدا بر مردمانى.»

 

۩  اصحاب امام باقر (ع)

 آوازه علوم و دانش امام باقر (ع) چنان اطراف و اکناف پیچیده بود که ملقّب به باقرالعلوم; یعنى شکافنده دانش ها گردید. در مکتب امام ابوجعفر باقر العلوم -که درود فرشتگان بر او- شاگردانى نمونه و ممتاز پرورش یافتند که اینک به نام برخى از آنان اشاره مى ‏شود:

1- ابان بن تغلب: او محضر سه امام - امام زین العابدین، امام محمد باقر و امام جعفر صادق علیهم السلام - را درک نمود . ابان از شخصیتهای علمی عصر خود بود و در تفسیر، حدیث، فقه، قرائت و لغت تسلط بسیاری داشت. والایی دانش ابان چنان بود که امام باقر علیه السلام به او فرمود: در مسجد مدینه بنشین و به رای مردم فتوا بده، زیرا دوست دارم، مردم فردی چون تو را در میان شیعیان ما ببینند.

2- زراره: دانشمندان شیعه از میان شاگردان امام باقر و امام صادق علیهما السلام، شش تن را فقیه تر می شمرند  که زراره یکی از آنها است. از امام صادق نقل است که فرمود: اگر "برید بن معویه"، "ابوبصیر"، "محمد بن مسلم" و "زراره " نبودند، آثار پیامبر (معارف شیعه) از میان می رفت، آنان بر حلال و حرام خدا امین هستند. باز فرمود: برید، زراره، محمد بن مسلم و احول در زندگی و مرگ نزد من محبوبترین مردمان هستند.

3- کمیت اسدی: شاعری سر آمد بود و زبان گویایش در دفاع از اهل بیت، اشعاری پر مغز می سرود. اشعارش چنان کوبنده و رسواگر بود که پیوسته از طرف خلفای اموی تهدید به مرگ می شد.

4- محمد بن مسلم: فقیه اهل بیت و از یاران راستین امام باقر و امام صادق علیه السلام بود. چنان که گفته شد، امام صادق او را یکی از آن چهار تن به شمار آورده که آثار پیامبر به وجودشان پا برجا و باقی است.

 

۩  شخصیت علمی:
بی تردید چنان که بسیاری از علمای اهل سنت، نیز گفته اند، امام باقر علیه السلام در زمان حیات خویش شهرت فراوانی داشته و همواره محضر او از دوست دارانش، از تمامی بلاد و سرزمینهای اسلامی، پر بوده است. موقعیت علمی ایشان، به مثابه شخصیتی عالم و فقیه، به ویژه به عنوان نماینده علوم اهل بیت، بسیاری را وا می داشت تا از محضر او بهره گیرند و حل اشکالات علمی و فقهی خود را از او بطلبند. در این میان، اهل عراق که بسیاری از آنان شیعه بودند بیش از دیگران مفتون شخصیت آن حضرت شده بودند.

مراجعه کنندگان، خضوعی خاص نسبت به شخصیت علمی امام داشتند چنان که عبدالله بن عطای مکی گوید: علما را در محضر هیچ کسی کوچکتر از زمان حضور در محضر امام باقر علیه السلام ندیدم. حکم بن عینیه با تمام عظمت علمی اش در میان مردم، در برابر آن حضرت مانند دانش آموزی در مقابل معلم خود به نظر می رسید.

شهرت علمی امام، در حد تعبیر ابن عنبة، مشهورتر از آن است که کسی بخواهد آن را بیان کند. این شهرت در زمان خود ایشان، نه تنها در حجاز که «کان سید فقهاء الحجاز» بلکه حتی در عراق و خراسان نیز به طور گسترده فراگیر شده بود. چنانکه راوی می گوید: دیدم که مردم خراسان دور حضرت حلقه زده و اشکالات علمی خود را از ایشان می پرسیدند.

ذهبی درباره امام باقر علیه السلام می نویسد: ایشان از کسانی است که بین علم و عمل، سیادت و شرف و وثاقت و متانت جمع کرده و برای خلافت اهلیت داشت.

ابرش کلبی از هشام بن عبدالملک پرسید: این کیست که مردم عراق او را در میان گرفته و مشکلات علمی خود را از وی می پرسیدند؟ هشام گفت: این پیامبر کوفه است، خود را پسر رسول خدا و شکافنده علم و مفسر قرآن می داند.

 

۩  دوران زندگی و شهادت ایشان:

امام باقر (علیه السلام) با پنج خلیفه از خلفاى بنى امیّه معاصر بود که عبارتند از: ولید بن عبد الملک (96 ق) و سلیمان بن عبد الملک ( 99 ق) و عمر بن عبد العزیز (101 ق) و یزید بن عبد الملک (107ق) و هشام بن عبد الملک ( 125 ق) معاصر بوده است. و همه آنان جز عمر بن عبدالعزیز در ستمگرى و استبداد و خودکامگى دست کمى از نیاکان خود نداشتند و پیوسته براى امام باقر (علیه السلام) مشکلاتى فراهم مى نمودند.
ولى در عین حال، او از طریق تعلیم و تربیت، جنبشى علمى به وجود آورد و مقدّمات تأسیس یک مرکز علمى اسلامى را در دوران امامت خود پى ریزى کرد که در زمان فرزند بزرگوارش امام جعفر صادق
(علیه السلام) به نتیجه کامل رسید.
روش کار پیشوایان ما به ویژه امام سجّاد و امام باقر
(علیهم السلام) که در اوضاع فشار و خفقان به سر مى بردند به شیوه مخفى و زیرزمینى بود، شیوه اى که موجب مى شد کسى از کارهاى آنان مطّلع نشود.
همین کارهاى پنهانى، گاهى که آشکار مى شد، خلفا را سخت عصبانى مى نمود در نتیجه، وسایل تبعید و زندانى آنها فراهم مى شد.
سرانجام، امام باقر
(علیه السلام) که پیوسته مورد خشم و غضب خلیفه وقت، هشام بن عبدالملک بود، به وسیله ایادى او مسموم شد و در روز دوشنبه 7 ذیحجّه سال 114 هجرى قمرى در 57 سالگى به شهادت رسید. بدن مطهر آن دریای بیکران دانش خدایی در خاک بقیع، در کنار پدر و جد بزرگوارش امام حسن مجتبی و امام سجاد علیهما السلام به خاک سپرده شده است.

 

۩  کلماتی از آن بزرگوار:
1 -
همانا خداوند عز و جل نگاه دارد بوسیله تقوی بنده را از آنچه عقلش بدان دسترسی ندارد.
2 -
بردباری جامه شخص دانا و عالم است مبادا خود را از آن برهنه کنی
.
3 -
خدا بر خویش مهرورزی را لازم کرده و رحمت او بر خشمش پیشی جسته  و از روی راستی و درستی به انجام رسیده، پس چنان نیست که خداوند به بندگان خشم آغاز کند پیش از آنکه آنان او را به خشم آورند...

4 - هر ملتی که کتاب خدا را به پشت سر انداخته خدا نیز علم کتاب را از آنها بگیرد …

5- حریص بر دنیا، همچون کرم ابریشم است که هر چه پیله را بر خود بیشتر بپیچد، بیرون آمدنش مشکل تر می شود.

از رساله امام محمد باقر علیه السلام، سعد الخیر / روضه کافی ج اول (ص 79 – 75 )

میم.شین :: 85/10/5::  3:9 عصر

یادداشت نخست

..................................................................................................................

قبل از مطالعه این بخش؛ لازم آمد نکاتی را به اطلاع شما برسانم.

شاید این سوال به ذهن شما بیاید که متن فعلی چه تناسبی با این ایام دارد. بله؛ من هم مثل شما فکر می کنم و از این بابت از شما پوزش می طلبم. منتهی این کار، کار عشق است... لذا خرده مگیرید.

یا علی مدد

...............................................................................................................

 

 

سخنان صعصعه در مراسم تدفین حضرت على(علیه السلام)

 

در مراسم دفن فرزندان امام حضور داشتند.با تاثر و اندوه بسیار او را بخاک سپردند.اما سخن این است چه کسى مرثیه دفن را بخواند؟حسنین علیهما السلام را از نظر روحى و عاطفى آمادگى آن نبود،از صعصعه بن صوحان آن سخنور نیرومند و آن دوست‏با صفاى على علیه السلام خواستند که سرود مرثیه را بسراید او با حالتى تاثر انگیز دستى بر قلبش نهاد و با دستى دیگر خاک بر سرش پاشید و گفت:
اى على علیه السلام گوارایت‏باد که مولدى پاک داشتى و حلم و جهادت بزرگ‏بود.تجارت تو بسیار سودمند گشت.تو بر آفریننده‏ات نازل گشتى و او تو را با خوشى و خرسندى پذیرا شد.تو در کنار پیامبر صلى الله علیه و آله و همسایگى او جاى گرفتى و خداوند ترا در جوار خود جاى داد.از خداى مى‏خواهیم از تو پیروى کنیم،راه تو را ادامه دهیم و به روش تو عمل نمائیم.
اى على علیه السلام،تو دریافتى آن چیزى را که دیگران درنیافتند و تو رسیدى به آنچه را که دیگران نرسیدند اى على،تو به همراه پیامبر صلى الله علیه و آله جهاد کردى و براى دین خدا قیام کردى. نابسامانیها را تو اصلاح کردى و آشوبها را تو از میان بردى و اسلام بوسیله تو به نظم و سامان در آمد.
درود بر تو اى على علیه السلام که وسیله تو پشت مؤمنان محکم شد،و راهها براى مردم روشن گشت و سنت‏ها بوسیله تو برپاى ایستاد.
تو نداى پیامبر صلى الله علیه و آله را جواب دادى و در این اجابت‏بر دیگران سبقت جستى و در دوران حیات به یارانش شتافتى و با جان خود و با تمام وجود حفظش کردى.
-
تو با ذو الفقار خود پشت دشمن را شکستى و با ضربه‏هاى شمشیرت بنیان شرک را درهم ریختى و گمراهان و گمراه کنندگان را به خون کشیدى.
اى على علیه السلام تو نزدیکترین مردم به پیامبر صلى الله علیه و آله بودى،و از همه یاران نسبت‏به او فداکارتر و نصیبت از خیر بیشتر بود از خداى مى‏خواهیم ما را از اجر مصیبت تو محروم نگرداند.
به خدا سوگند که زندگیت کلید خیر بود و قفل شر،و مرگت کلید هر شرى است و قفل هر خیر.اگر مردم ترا بر مى‏گزیدند نعمت‏خدا از همه سوى بر آنان مى‏بارید ولى افسوس که آنها دنیا را به آخرت برگزیدند... (1)

پى‏نوشتها:
1.
 بحارالانوار ج 42 ص 295


میم.شین :: 85/10/5::  12:36 صبح

 

روزه دارم من و افطارم از آن لعل لب است

آری افطار رطب در رمضان مستحب است

روز ماه رمضان زلف مریزان که فقیه

بخورد روزه خود را به گمانش که شب است

دوستان و یاران همراه؛ سلام

فکر می کنم طی چند روز آینده، شاهد رویکرد جدیدی از این وبلاگ باشید.

شاید تعجب کنید ولی می خواهم وبلاگی داشته باشم دینی با رویکردی کاملا اجتماعی و نواندیش.

البته نه نواندیش به معنای رایج و مصطلح امروز، بلکه نواندیش بما هو نو اندیش و به معنای راستین آن.

البته ناگفته نماند که در این زمینه از همه پیشنهادها و انتقادهای شما استفاده می کنم.

پس من منتظر شما و شما منتظر من باشید

یا علی مدد


<   <<   6   7      

:: RSS ::
::پیوندهای روزانه::
ابوطالب مظلوم تاریخ [170]
حوزه نیوز (پایگاه رسمی مرکز خبر حوزه) [204]
پایگاه مرجع فقید شیعه آیت الله العظمی فاضل لنکرانی [53]
مرکز انجمنهای اعتقادی [123]
پایگاه عالم جلیل القدر سید شرف الدین [116]
خبرگزاری فارس [143]
پایگاه فارغ التحصیلان مرکز جهانی علوم اسلامی [144]
پایگاه مرجع فقید آیت الله تبریزی [73]
پایگاه اطلاع رسانی آیت الله سیستانی [69]
پایگاه اطلاع رسانی آیت الله میلانی [108]
هفته نامه خبری افق حوزه [87]
فهرست برخی از آژانس های خبری خارجی [115]
[آرشیو(12)]

::تعداد کل بازدیدها::

67454

::آشنایی بیشتر::

درباره صاحب وبلاگ

::درباره من::
میم.شین - اخبار حاج آقا
میم.شین
بگذریم
::لوگوی من::
میم.شین - اخبار حاج آقا
::لوگوی دوستان::






















::لینک دوستان::
شاید سخن حق
تعقل و تفکر
::وضعیت من در یاهو::
::فهرست موضوعی یادداشت ها::
::آرشیو::
::جستجوی وبلاگ::
 :جستجو
::اشتراک::
 
 
     
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
میم.شین - اخبار حاج آقا
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

This free script provided by webloger site

سفارش تبلیغ
صبا ویژن